لزوم تبیین علوم انسانی در مدارس کسب و کار

یک مثل قدیمی می گوید: هرچه بکاری، همان را برداشت خواهی کرد.! ما تلاش خواهیم کرد در این یادداشت وضعیت کلاس ها و مدارس آموزش مدیریت، کسب و کار، فروش و بازاریابی را بررسی کنیم، توضیح که نگارنده ­ی این سطور نزدیک به چهار دهه تجربه فعالیت در زمینه تولید و صنعت و تجارت داشته و ضمنا در دانشگاه ها و مراکز آموزشی تجارب مدیریتی خود را در اختیار جوانان و دانش پذیران به بحث و تبادل نظر می گذارد چراکه همواره قلب کوچکش با نام و یاد فرزندان ایران می تپد، فرزندانی که مهر و خشمشان هر دو برایش قیمتی است و دغدغه ای ندارد جز تلاش برای رسیدن به فردایی بهتر برای میهن.طبیعی است که با وجود چنین وضعیتی ما نباید انتظار تربیت و رشد مدیران باخرد و با انگیزه رشته های بازرگانی و فروش و بازاریابی و… داشته باشیم، گرچه در این میان وجود اقتصاد دولتی را نباید نادیده گرفت، ما باور داریم که با وجود این مشکلات و محدودیت ها هم می توان به کیفیت آموزشی در مراکز آموزش عالی افزود. مگر ما نباید مدیرانی تربیت کنیم که در سطح کلی و بین المللی بتوانند فعالیت کنند و حرفی برای گفتن داشته باشند؟ چرا نباید مدارس کسب و کار هوشمند با بهره گیری از انقلاب اینترنت و اقتصاد دیجیتال داشته باشیم که بتوانیم با نیم نگاهی به فرهنگ بومی سرزمینمان حداقل در خاورمیانه شناخته شده باشند؟ چرا می شود، بشرطی که موسسات عالی آموزشی در رشته های اقتصاد تاسیس کرد یا قبلی ها را ارتقا داد که در آن علوم انسانی و خواندن متون توسط اساتید و دانشجویان جزو پلتفرم دانشکده باشد و در آن برخی علوم مانند اقتصاد توسعه، فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی فردی و اجتماعی، آمار، علوم ارتباطات اجتماعی، زبان انگلیسی، تجارت بین الملل، کامپیوتر و IT تدریس کرد و قبل از پذیرش دانشجو این اهداف و برنامه ها را بصورتی صادقانه و مسئولیت پذیرانه به داوطلبان اعلام کرد و به آنان تفهیم کرد که برای رسیدن به خلاقیت باید رنج بکشند، تلاش و اراده کنند و آموزش همه جانبه ببینند، آنهم بصورت مداوم و در میدان رقابت جهانی و بین المللی

مراکز آموزش عالی برای رسیدن به موقعیت مناسب و مساعد و خدمت به فردای کشور و تربیت مدیران واقعی کسب و کار باید تدریس علوم انسانی را احیا کنند. در حال حاضر همه دانشگاه های معتبر دنیا رشته علوم انسانی دارند و حتی دانشجویان رشته های پزشکی و فنی و مهندسی وقتی با این علوم و فضای جهانی و دستاوردهای پیشرفته دنیا آشنا شوند متوجه خواهند شد که دانش ایشان قطره ای در برابر دریاست. باید افق گسترده تری را جستجو کرد، در بخشی دیگر برای دانشگاه ها، بخصوص دوره های MBA و DBA باید طرح جدیدی ارائه کرد، مثلا اگر کسب و کارمان در رابطه با حفظ محیط زیست است می شود از همان منظر دروسی مانند تاریخ، جغرافیا، فلسفه هم مورد توجه قرار گیرد، دانشجویان را باید برای جامعه ای آماده کرد که بسیار با جامعه ای که در سه دهه گذشته تجربه کرده ایم، متفاوت است. می شود گفت که جهان پدیده ای چند وجهی است، نسل آینده نیازمند دانشی گسترده است، باید به او انگیزه داد در جهت شوق تلمذ و سرمشق بردار، شوق روبرو شدن با گستردگی فکر و میل به بر رفتن و وسعت دید و توجه به تولید فکر جدید و یافتن راه حل برای مسائل مختلف امروز و فردا. ما حق نداریم اطلاعات قرن نوزدهمی و قرن بیستمی را به خورد دانشجویان و جوانان امروز و فردا بدهیم، باید کاری متفاوت با گذشته انجام داد. بخاطر خلاقیت و رشد تفکر و تولید فکر همواره در تمنای فوز عظیم آموختن مداوم در جهان امروز و در میدان رقابت آزاد و فرصت های برابر باشیم وگرنه در دالان های تاریخ گم خواهیم شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.