خلاقیت با خواندن تاریخ

خلاقیت با خواندن تاریخ

زنده یاد استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی سخن قابل تاملی دارد با این مضمون که: «تا به تاریخ روی نیاوریم، فرصت و امکانی برای رشد و پیشرفت پیش نخواهد آمد». این سخن استاد پیامی روشن به جوانان، جویندگان کار و دانش آموختگان دارد که با تجارب گذشتگان آشنا و احترام بگذارند وگرنه رسیدن به خلاقیت سرابی بیش نخواهد بود. ممکن است سوال شود که با توجه به تغییرات جدی در شیوه کسب و کار و ظهور اقتصاد دیجیتال، چگونه می شود از تجارب گذشتگان درس گرفت، کافیست از چهارچوب حصارگونه ی درس و کلاس و مدرسه و آموخته های    کتابخانه ای و فضای مجازی، پا را بیرون بگذارید و به عرصه اجتماع بیایید و از همه مهمتر بزرگان علم، فن، حرفه و هنر میهن مان را بهتر بشناسیم. اینگونه است که مطالعه تاریخ گذشتگان پنجره های جدیدی را به روی جوانان جویای کار و نام خواهد گشود و خواهیم فهمید  که تا چه حد درسهای گذشتگان و بزرگان می تواند بر نحوه کار و تلاش و زندگی امروزمان تاثیرگذار باشد و ریشه های گذشته را با شاخ و برگهای واقعی امروز گره بزند.

قطعا خوانندگان مجله بهتر می دانند که ما در خلاقیت بیش از همه، از مردان و زنان موفق جهان نقل نوشتار و مطلب کرده ایم، اما با تمام احترامی که به آنان و دستاوردهای علمی و تجربی شان       می گذاریم، باور داریم که بدون واقف بودن به تاریخ و فرهنگ و تمدن خاص جامعه خودمان بجای راه موفقیت به کوره راه تکرار و نومیدی خواهیم افتاد.

دوستان جوان، اگر زندگی نامه و نحوه موفقیت های پیش کسوت های صنعت و تجارت و خدمات ایران، مانند مرحوم احمد و محمود خیامی (بنیانگذاران کارخانجات ایران ناسیونال ـ ایران خودرو فعلی)، مرحوم حاج برخوردار (بنیانگذار کارخانجات پارس الکتریک و پارس توشیبا)، مرحوم علی خسروشاهی (بنیانگذار صنایع غذایی و دارویی مینو)، مرحوم عالی نسب و … را ندانیم و از آن درس نگیریم، چگونه خواهیم توانست راه رشد در موقعیت خاص کشورمان را پیدا کنیم. بجز بعد صنعت و تجارت، جوان ما باید به نحوه زندگی بزرگان علم و فرهنگ و سیاست هم آگاهی نسبی داشته باشد، باید بداند دکتر محمد مصدق که بود، سیدحسن تقی زاده، سیدضیاءالدین طباطبایی، میرزا حسین خان سپهسالار، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، علی اکبر داور، محمدعلی فروغی، محمدساعد مراغه ای، بدیع الزمان فروزانفر و .. چه کسانی بودند و در برهه مختلف تاریخ چه کارهای انجام داده اند.

آیا وقت آن نیست که به جوان امروزی بگوییم که باید افتخار کند که هم عصر و همزمان بزرگمردی چون استاد جناب دکتر محمدعلی موحد است و این دانشمند والامقام و متواضع در ۹۳سالگی همچنان مانند دوران جوانی می آموزد و آموزش می دهد. این ها سرمایه های کشور هستند و آینه هایی روبروی مردم کشورمان و بویژه نسل جوان

شوربختانه چارچوب فرسوده و کهنه محصور مدرسه و دانشگاه های سنتی ما، رخصت خروج از آموزش های رسمی را به دانش آموز و دانشجو نمی دهد که جوان ایرانی بفهمد به جز حفظ کردن و نمره گرفتن و استفاده از مزایای قانونی مدرک، وظایف دیگری هم دارد. جوان ایرانی باید در مدرسه و منزل از کودکی یاد بگیرد که کشور ایران متعلق به او هم هست تا به مسئولیت هایش در آینده و برای نحوه اداره کشور کمی تامل کند، بیاموزد که این زندگی چند دهه ای فقط یکبار به او به امانت داده می شود و او باید خدمت و اثری از خود در تاریخ بجا بگذارد، یاد بگیرد که زندگی کردن فقط گذراندن روز و شب نیست. اگر همین الان کودک و نوجوان ما، بجای بازی کردن با موبایل یا وسایل دیگر، شنیدن قصه از مادر و پدرش را تمرین کند، بغیر از حس ارتباط عاطفی با خانواده و جمع، دوست داشتن و وقت گذاشتن برای همدیگر را آموزش خواهد دید و فراموش نخواهد کرد که باید بغیر از مدرسه و کلاس در دانشگاه جامعه کار و زندگی هم به فراگیری سایر علوم انسانی بپردازد، همه علومی که بهرحال می تواند منجر به اعتلای سطح زندگی در کشورمان بشود این سنت تاریخ و منطق اجتماع است.

همسفران، آماده ساختن و فراهم نمودن بستر خلاقیت و موفقیت مستلزم داشتن بنیانی محکم و استوار است که آنهم با خواندن تاریخ تحولات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشورمان بدست خواهد آمد. گذشته چراغ راه آینده است.

سعید منصورافشار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.