توصیف یک شاهد تاریخ

توصیف یک شاهد تاریخ

اولین آشنایی ام با جناب آقای مصطفی هاشمی طبا در دفتر معاونت طرح های انقلاب نخست وزیری در سال ۱۳۶۵ بود. در قامت جوانی حدود ۳۰ ساله، شیفته صنعت و تولید و گرفتار در بوروکراسی اداری، می خواستیم با شراکت چند نفر دیگر کارگاهی تاسیس کنیم و دنبال موافقت اصولی و گواهی فعالیت صنعتی بودیم، به توصیه دوستی خدمت آقای مهندس هاشمی طبا، که آن زمان پس از ترک پست وزارت صنایع مسئولیت معاونت طرح های انقلاب را در نخست وزیری به عهده داشتند، رسیدیم و با کمک و راهنمایی ایشان توانستیم بنیانگذار صنعتی در بخش الکترونیک باشیم که تا حالا دوام آورده است.

این نوشته تلاش ندارد مدح گوی ایشان باشد، چون نیازی به اینکار نیست، بسیاری از مردم ایران در جریان مناظرات انتخابات سال ۱۳۹۶ ریاست جمهوری، شاهد بودند که مهندس هاشمی طبا تنها کاندیدایی شدند که از دوست داشتن میهن، برنامه ریزی برای آینده کودکان ایران، ادامه خشکسالی و کمبود آب و حفظ سلامت محیط زیست این سرزمین سخن به میان آوردند.

مهندس هاشمی طبا از آن گروه مدیرانی است که باور دارد توسعه قبل از هر چیز نیازمند انسجام اجتماعی، درک متقابل میان گروه های مختلف جامعه و احترام به تفاوت بینش و تفکر انسان هاست. او از آن طیف زائرین فروتن معبد مدیریت و صنعت است که در هر مسئولیتی بوده، خواه وزارت صنایع، خواه معاونت طرح های انقلاب نخست وزیری و یا سازمان تربیت بدنی و … صرفا با هوشیاری کم مانند، درک درست و واکنش های نجیبانه و سنجیده و نگاهی بلند و مرتفع، با کمک همراهان و همکارانش نتایج و دستاوردهای موثر و مفید به حال مردم ایران به یادگار گذاشته است. ایشان از پیشتازان عرصه­ی مدیریت توام با تفکر و معتقد به اصل تغییر است و چشمی دارد نگران آینده این سرزمین و آرزومند احیا و ارتقای صنعت این کشور… این بار با نگاهی به صنعت های جدید مانند هوش مصنوعی، نانو ربات ها، فناوری اطلاعات وهمه­ی صنایع و خدمات فنی مهندسی که می تواند جایگزین صنایع سنتی و شناخته و عادت شده و البته غیرقابل توجیه از نظر اقتصادی باشد.

مهندس هاشمی طبا باور داشت که وزیر بودن یا معاون ریاست جمهوری و … صرفا یک سرگرمی و یا امتیاز نیست، بلکه یک مسئولیت سنگین برای رسیدن به اهداف و برنامه های اعتلای کشور       می باشد که آنهم مستلزم داشتن عزم راسخ در این راه است. او مانند یک مدیر شرافتمند و مسئولیت پذیر با تمام سختی های زمان جنگ و بعد از جنگ، قدم در راه تغییر وضعیت موجود گذاشت، با همه مشکلات پنجه در پنجه آویخت و نهایتا سربلند و آزاده وارد عالم به قولی بازنشستگی شد و دریغ و درد که جامعه ما چه استعداد عجیبی در حذف کارآزموده ها و مدیران سرد و گرم چشیده و بزرگان و پیش کسوت ها دارد.

از این غمناک تر می توان تصور کرد که به بهانه های واهی جوانگرایی پیران شکسته­ی دهر را کنار گذاشت؟

هاشمی طبا شاهدی از خیل شاهدان تاریخ این سرزمین کهن هستند، نگذاریم فراموش شوند و کشور ما با این حال و روز نامساعد نیازمند جدی مدیران باتجربه است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.